یادت میاد وقتی بهار آمد تو خونه؟
یادت میاد که چی می گفت؟
می گفت اینجا نمی مونه
یادت میاد؟
یادت میاد؟
می گفتیم نه
دروغ میگه
اون می مونه
اما رفتش
یادت میاد؟
یادت میاد وقتی تابستون داشت می آمد
چی می گفتش؟
همون حرفایی رو که بهار، داشتش می گفتش
حالا داره میره
آسمونم بغضش گرفته
از رفتن اون، از این خونه
شهرمون شده زرد رنگ
آره رنگ خزونه
برگای پیر و چروکیده
شدن خشکِ خشک
کافیه که پاتون روش بمونه
تا ببینین چی اومده
به سر و حال این زمونه
میبینی رنگ ، رنگ خزونه
دل میگیره از این زمونه
از این رنگ
از این خونه
سبزیش داره میره
می خواد بگیره رنگ بهونه
فریاد میزنه
خزونه آی، خزونه آی، خزونه
۱۱ نظر:
بسیار ز یبا بود.
وقت نشد يه نگاه به وبلاگت بندازم اما گفتم يه نظر برات بزارم
بالا بري پايين بياي من مي گم كار كار همونيه كه رفت و كشت....
شناختي؟؟
salam mamnoon omadi webam.
mishe khodeto moarefi koni?chetori ba webam ashna shodi???
salam dooste khoobam bazam mamnoon ke omadi
khoshhalam ke bahat ashna shodam
khob hadeaghal esmeto begoo man bedoonam ba ki sohbat mikonam?
man tabassom hastam
سلام
ممنون
تو هم موفق باشی
درود
به روزم با
"نگاهی گذرا بر کتاب پربار دو قرن سکوت"
سپاس
آریامهر
همه چیز زود گذره به جز عشق اگه واقعی باشه هیچ خزون و زمستونی حتی گرمای تابستون نمیتونه ابش کنه به شرط اینکه واقعی باشه....
عالی نوشته بودی
در خواب وسکوت برگ ها چه صدایی می افتد.........؟؟؟؟
salam mamnoon esmeto gofti shayan jan
doost dari tabadole link konim?
همه ميگن پاييز فصل عاشقاست
ولي كسي نگفت تكليف اوني كه تو آخرين روز پاييز عاشق ميشه چيه؟
پس لينك من كو؟ :(
ارسال یک نظر