۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

شکایت


ای که آفریده ایم ازخاک وآب
بهرچه بود خلقتت ؟
که خلق شود آن خلقت ازقطره ای آب
این آب نجس و کثیف ، گشت انسان ضریف
این انسان چه کند در این دنیای همچون آب ،کثیف
گر بهر آزمایش است این چه آزمایشی ست ؟
بدبختی و ذلت و آوارگیست
همگی مان می رویم از یاد خدایانمان کجا؟
پیش همان که ابدیست
آنکه انسان آفرید از آب کثیف
گفتش: خلق النسان من علق
ما درس زندگانی از خدایمان آموختیم
اما،اما ندانستیم چگونه و چه آموختیم
بر فناست این عمر یک دو روزمان بر فناست
که یک روزمان جمعه است
ودگر روز هم که تعطیلی است
وای بر ما، وای بر ما که هر روزمان بدتر از دیروزیست
که یک روز خندیدن به وضع کسی
و دگر روز گریستن به حال دگریست
ای که آفریده ایمان آفریدنت بهر چیست؟
بهر بدبختی و ذلت و آوارگیست؟
ما نمیدانیم که این بدبخت ،به مثال شاعر
شکایتش آخر بهر چیست
یا شکایتش از کیست
یا شایدم از بهر عمرو زندگیست؟!!!

۴ نظر:

آرام گفت...

سلام خیلی قشنگ بود عزیزم موفق باشی

سازدهنی گفت...

درود

قلمت پایدار

کاشکی میشد ببینمت بفهمم کیه که یه همچین قلمی داره!

چشمک

شاد باشی.

نیلوفرانه گفت...

درود بر همنفس عزیز
سپاس از حضور همیشه سبزت
مثل همیشه انتخابهایت بسیار زیباست
این انسان سیری ناپذیر اگر همه دنیارو هم بهش بدن بازم میگه کمه و این فقط خداست که تحمل شنیدن این همه شکایت رو داره - کاش ذره ای فکر کنیم
ارادتمندم
در پناه دوست باشی

آریامهر گفت...

درود دوست خوبم.
بدلایل فیلتر شدن تارنمای پیشین من (ایزدمهر) خانه ای جدید را ساختم.
مطلبی کوچک را برای شروعی تازه در ادامه راه پیشین خود نوشتم. باعث افتخار است که به تارنمای جدید من سربزنید.
در صورت امکان نام تارنمای ایزدمهر را به نام

تاریخ ایران(آریامهر)

تغییر دهید.
باسپاس فراوان
بدرود
آریامهر