۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

کیمیاگر

تندرست باشید
برای این پست قسمتی از کتابی رو که تازه شروع به خواندنش کردم و مجذوب اون شدمو براتون میزارم:


هنگامی که ما همیشه در اطرف خود افراد مشخصی را میبینیم احساس میکنیم که آنها بخشی از زندگی ما هستند و چون بخشی از زندگی ما میشوند سر انجام تصمیم میگیرند زندگی مارا تغییر دهند و اگر آنطوری که آنها میخواهند نباشیم از ما ناراضی میشوند. هر کس گمان میکند که دقیقا میداند ما باید چگونه زندگی کنیم
ولی هیچ کس نمیداند که باید زندگی خاص خودش را داشته باشد.



(قسمتی از کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو نویسنده مشهور آمریکایی)

۳۰ نظر:

طرفه گفت...

و این حقیقت تلخی است که همه شنیده اند اما کمتر کسی باورش کرده ....

پسرک آریایی گفت...

درود
زیبا بود اگر مایلید با هم تبادل لینک کنیم خبر دهید
بدرود هموطن

جهانگرد گفت...

سلام
دروغ چرا اگر بتوانم وزشت نباشد باید بگویم من کیمیاگر نوشته این نویسنده برزیلی را خوانده ام من او را به چشم شیاد می نگرم
ببخشید ها ولی با دقت بیشتر به این آقا ورفتارش بنگر
اما خوب خوشحالم به ما سر می زنی بر گور ما سنگی می زنی گور تنگ وتاریک که زائری چندانی هم ندارد

mehdi گفت...

سلام دوست عزیز خوبی؟
بسیار زیبا بود
مرسی خبرم کردی
شاد باشی

ناشناس گفت...

سلام مه راز:اصلا وقت ندارم،امروز فهمیدم تو چقدر باهوشی،من در خانه وکتابخانه سعی کردم ،اما موفق نشدم(امروزفقط شروع بود)/در مورد ژایان نامه:برنامه ریزی کرده ام که فردا می گویم.

.:mandana:. گفت...

wow!ali bood...kheili ali

آرتمیس آریانژاد گفت...

درود
شادزیوی
پاینده ایران

دلتنگی های یک عمه گفت...

هر چند مدتها پیش این کتاب را خواندم اما با این بخش انتخابی شما باز هم دلم می خواهد یک با دیگر آن را بخوانم...ممنون

ناشناس گفت...

سلام
سلام مه راز،مجبورم کوتاه بگویم:خیلی ممنون ،تواین دوروز حضورت به من دلگرمی داد(هرچند هنوز درس نخوندم/اما یقین دارم که شروع می کنم)/در مورد نوشته روی کاغذ(مرگ اسفندیار=ربطی به مشایی نداشت وخاطره تشییع جنازه پدربزرگم بود/نوئما:همیشه با ابژه پر می شود،البته نوسیس هم باید اینهمان باشد،ولی بهرحال همه اعمال آگاهی اگر نوئما اینهمان بماند،ابژه ای را پر ونوئمای کامل را شکل می دهند{خیال حسنی مبارک،مرکل،اسماعیلیه/نوئسیس:گوزیدن،نوئما:فاشیسم=مرگ شیخ الازهر(یادش گرامی)}/سلام نیما:واژه ها را نوشتم،متاسفانه یادم رفت با خودم بیاورم والان هم نمی دانم معنایش چیست/آگاهی از زمان درونی(تونیز قصد کسی دیگر=خیر/تو که خورشید هستی ،زمان درونی تو،زمان عینی دیگران)/(خواهش:مه رازمن مجبور به کم حرف زدن/درس خواندن بیشتر هستم،توکمی بیشتر به من کمک کن،چهره تو را می خواهم ببینم.)/سلام شهریار:با امید خواندن شعر جدید تو آمدم.معنای واژه ی یونانی " ِ پاتوس "تا به حال که هرچه بوده پاتوس بوده وبس/ماشین سفارت کانادا/فرانسه را دیدم،خوب بودزیرا پرچم افراشته بود.

مهدی لقمانی ۞●(دفتر عشق)●۞ گفت...

سلام دوست عزيز خوبي؟[گل]

دفتر عشق به روز شد

منتظر حضور شما هستم

برقرار باشي و سبز [قلب]

[گل][گل][گل][گل][گل]
قلب من در قلب تو
قلب تو در قلب من
عشق آمد و ابراز احساسات به هم
تو تک ستاره اي شدي در آسمانم
[گل][گل][گل][گل][گل]



[قلب] http://daftareshghe.blogsky.com [قلب]

مهدی لقمانی ۞●(دفتر عشق)●۞ گفت...

سلام دوست عزيز خوبي؟[گل]

دفتر عشق به روز شد

منتظر حضور شما هستم

برقرار باشي و سبز [قلب]

[گل][گل][گل][گل][گل]
قلب من در قلب تو
قلب تو در قلب من
عشق آمد و ابراز احساسات به هم
تو تک ستاره اي شدي در آسمانم
[گل][گل][گل][گل][گل]



[قلب] http://daftareshghe.blogsky.com [قلب]

آریا گفت...

سلامی به زیبایی نام اهورا مزدا
به بلندای نام بزرگ ایران زمین
وبلاگ شما رو دیدم و خوشحال میشم که شما هم به وبلاگم سر بزنید و با هم تبادل لینک داشته باشیم و حتما بگو که با چه نامی لینکت کنم.
اگه دوست داشتید این بنده حقیر را با نام ایزدمهر لینک کنید
با سپاس فراوان
آریا

afshin گفت...

[گل] جشن چهارشنبه سوری هیچگونه ارتباطی به جشن ها و مراسم فرهنگی عربها ندارد

و هیچیک از قبایل کنونی آنها این سنت را اجرا نمی کنند.

این مراسم به هیچ دین و مذهبی وابسته نیست. این مراسم آریائی و پارسی میباشد.



جشن چهارشنبه سوری خجسته باد.


دوستان آریایی من :

روشن کردن و پریدن از آتش برای ما نوعی میراث به جا مانده از گذشتگانمان

و این شب تقدسی بزرگ و بجا ماندنی دارد .

با آوردن مواد منفجره و صدا دار این شب زیبا را نا امن و شلوغ نکنیم


** خداوند نگهدار ایران باد ** [گل] [بدرود]

ناشناس گفت...

سلام
1/سلام مه راز:چندروزه خیلی مهربون شدی،امیدوارم بتونم لایق باشم./من معنای آن نشانه رافهمیدم،مکان می خواهد/اما دوبار کاردستی با خوردن پرتغال(می خواستم سر چیزم آب لیموهم بزنم که نشد)به قصد سیاسی،وتغییر جوی :اصلا بارشی نباشد واگر بود(که چه خوب شد هر دوبار همزمان،خورشید پیروز شد)باران اسیدی باشد.البته خطر زلزله که کاملا جدی است.
2/سلام جهانگرد(:اگر بخواهی چقدر خوب می نویسی):چند موضوع :1/چرابرخی می خواهند مرگشان را قهرمان گونه جلوه بدهند2/این سخنرانی ها به احتمال قریب به یقین از قبل ضبط شده با دو کاربرد:درصورت مرگ دیکتاتور،شرایط قابل کنترل باشد.افراد حاضر در این سخنرانی(مخصوصا اخیر)شرایط یک بازی/نبردپیش بینی شده را که مثلا برای آقای هاشمی نوعی مصونیت(یقینا همیشه ریسک هم برای ایشان دارد)هم می آورد را به نوعی قراداد نانوشته می بندند.
3/پیر ما قه قه ای زد وخلق ساعتی گریستند:اگر می خواهی یک دیکتاتورشارلاتان مذهبی باشی،بهتر است آنقدر مستبد باشی که اگر روزی یک آب پاش هم به دست گرفتی ،دیگران بگویند:ببین او آزادی می دهدومقدمه ونتیجه را به نفع خودت کنی/بابابزرگ مادری ام از زمانی که گوسفند می بردند چنین تعریف میکرده(اونیز شنیده ،پس برای بیش از صد سال پیش):میگفت هر وقت از جایی می خواستیم بریم که اگر باران می آمد،گله(کوچ،در همین استان تهران بین دماوند وورامین)زمینگیر می شد،یکی را به بالای بلندی می فرستادیم واو داد می زد:خدایا ما نمی خواهیم امروز گله را حرکت بدهیم وبعد باران قطع می شدو یواشکی گله را رد می کردیم.(حالا به شبیه من بودن آن فرد هم قبیله کاری ندارم)وهدف:می خواستند خدارا فریب بدهند.ودر مورد برخی از بنیادگرایان اطراف خامنه ای:هرچه بیشتر شک می کنند،بیشتر به اعتقادهای قبلی خود ملتزم می شوند.این دوزخ برای برخی آنقدر وحشتناک است که با فرار به جلو قصد آسوده کردن خیالشان را دارند وحتی اگر برخی شان زوالشان را حتمی بدانند ،می خواهند این سقوط قهرمانانه به نظر برسد.
4/چهارشنبه سوری:من اشتباها گفتم :روز وشاید هم درست گفتم ،(اذ شمس کورت/حریق جهانی هراکلیت :در مورد اندیشه آخرالزمانی کیهانی یونانی واخلاقی ابراهیمی خواهم گفت:یک موضوع یقینی:این میراث مشترک محقق می شود)بهرحال این زمان بهیچ وجه قابل پیشگیری از سوی حکومت نیست(یقینا ترسوترین افراد هم برروی بامهای منزلشان با روشن کردن غریو آزادی به جنگ سیاهی می روند که :شب است وچهره میهن سیاهه/نشستن در سیاهی ها گناهه
5/سلام نیما:معنای واژه ها را باید با دیکشنری تخصصی پیدا کنم

پریسا گفت...

سلام.
جالب بود، ولی حالا چیکار کنیم که اونا بخشی از زندگی ما نشن؟
---------
لینکاینجارو آخر، تو پیوندهات پیدا کردم.
می دونی مشکل کار چی بود؟
خودت بگو،
فرق بین این 2 تا چیه؟☺
تو پیوندهات این بود:
http://www.hamnafase-gol.blogspot.com/
اونی که تو وبلاگ من گذاشتی این بود:
http://www.hamnafase-gol.blogsppot.com/

ناشناس گفت...

سلام مه راز :تو کجایی؟از دیروزودیشب وامروز(الان مي روم كه كار نشده ديروز را بكنم) حرف زیاد دارم،اما توانگار زياد مايل نيستي كه هم ديگر را ببينيم/من آن اصطلاح را چنين ترجمه مي كنم:قارعه[‌‌‌‌‌‌‌‌(اذ زلزلت الرض زلزالها،اذاالسما انشقت/انفطرت،اذالشمس كورت و...)،(مزبور:تمامي آنها مثل جامه مندرس مي گردند/اشعيا:خورشيد در وقت طلوعش تاريك شده وماه نور خودرا نخواهد تابانيد)(متي:طايفه برطايفه وملكي برملكي برخواهند خواست ودربعضي جايها ،قحطهاوطاعوتهاوزلزله ها پديد مي آيدوهمه اين چيزها ابتداي دردهاست)(اوستابا كمي تغيير:در آن هزارمين زمستان تو كه هياطله وتركان بركشور فرمان برانند وروم وچين بر هم يورش برند،ابركامكار وباد راستكار در زمان خويش نبارد/نوزد،خورشيدنشان تاريكي نمايدوماه از گونه خويش بگردد وكيهان تيره وتار شودوزمين لرزه بسيار شود و...)(هراكليتوس:آتش خواهد آمد وهمه چيز را داوري ومحكوم مي كند)]/سلام استاد:كمي دوستي شماره بند پيشين را نشانه واقعه ديروز نمود/چهارشنبه سوري:افرادي كه با تاريخ آشنايند واز بزرگي غزالي در عالم اسلام خبردارند وفتاوي مشابه اودر مورد نوروز را مي دانند در امروز تاييد مي كنند كه:نوروز ماند واز گور غزالي نشاني نيست/چهارشنبه سوري سبز عاري از هرگونه خشونتي از طرف مردم خواهد بودوقارعه موضوعي هستي شناسي /اخلاقي است وربطي به ابتذال سياسي ندارد.

ناشناس گفت...

1/سلام مه راز:چون الان مي خواهم بروم ميدان انقلاب/تجريش/قيطريه،خيلي كوتاه مي گويم:به وقت نگاه من از این درون ِ بسته (باز)

بر آسمان ِ باز (بسته)عزيزم من هرلحظه براي هميشه به سوي تو گشوده ام،هرجور كه تودوست داري ،من نيز آن جوري مي شوم.
2/سلام استاد:رويكرد تاريخي به مذاهب جهان/قفسه:اقتصاد،علم :تجربي/اجتماعي
ما در فلسفه علم مي خوانديم كه باگذر از نگاه تجويزي به علم كه تاريخ آن را قابل بازسازي عقلاني مي داند،با نگاه توصيفي روبرو مي شويم كه علم را توافق عالمان هرزمان مي داند وعلم وجادور را از يك سنخ مي داند،حال اگر به اين ديدگاه آخري رويكرد تجويزي داشته باشيم به نظر من مي رسيم:قدرت/ثروت با كمك از مفاهيم مذهبي(مخصوصا اعداد آيه ها و پيش نگري ابدان/اذهان)مي خواهد آخرين گام را در تسخير هستي بردارد(اميدوارم وسعي مي كنم كه نتوانند)/در نگاه تاريخي من تا به اينجا به آخرالزمان در اديان:هميشه يك تقابل دجال/منجي داريم واز طرفي تقابل منجي/روحانيان رسمي مذهب (بدترين شكل=روحانيت خود قدرت /ثروت باشد ونه اگر نگويم در تقابل كه حداقل در تفاوت وجدايي)=حالا من اگر دجال لقب نگيرم ومنجي موعود باشم در هرسه دين ابراهيمي،منجي به شهادت مي رسد وانگار قرار نيست كه من حداقل ازالان به بعد زندگي آرامي داشته باشم(متوجه هستيد چه مي گويم؟)

ناشناس گفت...

سلام
1/سلام مه راز:من باید چکار کنم که حداقل چند روز یکبار بتونم چهره تورا از دور هم که شده ببینم؟من دیشب در تاریکی سر شهرک یک فرد را شبیه تو دیدم،ای کاش که تو بوده باشی.
2/شیرین عبادی:ایشان هرچه بگوید ،حرف به حرف مورد تایید من است.واز همین رو در مورد حذف اعتماد به خدا از روی پول آمریکا نظر خاصی ندارم.ولی اگر آمریکا به توصیه های خانم عبادی به دقت گوش کند،خدا نیز مهربانتر خواهد بود.من که دجال موعودآیین مسیحیت نیستم.
3/رهسپارید با ولایت تاشهادت:در مورد مزاحمتهای بسیار دردسر ساز یک کسی در همسایگی یازهم سکوت می کنم ،تا به موقعش(شما وبغلی تان از رو نمی روید،خوب است پیچ چرخ ماشینتان شل شود؟)
4/سلام استاد:هنوز هم در سهای شما را در یاد دارم ،یادتان است در مورد انگلستان می گفتید 900سال است که لندن اشغال نشده است؟یا یک نماینده با استفاده از یک قانون قدیمی گوسفندهایش را به خیابان آورده بود.امروز می خواستم موسیقی فیلم بخرم که نبود.
5/سلام نیما:میشه یه لطفی بکنی من بعنوان حداقل یک خاطره خووب از امسال مه راز را از دورهم که شده یک بار ببینم؟خواهش می کنم.
6/القارعه:اگر همین لحظه آخر دنیا باشد چه می کنید؟یقینا دیگر دروغ نمی گویید.ودر آخرین لحظه ریاکاری را کنار می گذارید./من می خواهم اخبار طوفان امروز استانهای شمال غربی کشور ومیزان خسارت را که رادیو یکبار اعلام کرد کامل بشنوم وبدانم .
7/دیشب:تمام میدانها(7تیر،ولی عصر،انقلاب،ونک،پارکهای ساعی،ملت،تجریش،قیطریه=باچشم خودم دیدم)حکومت نظامی ازقبل به طور صریح اعلام نشده،برقرار شده بود.مردم شاد نبودند،خیابانها خلوت بود،ماشینها از انفجار می ترسیدند،چه شب کثیفی از طرف حکومت بود وآتش امید دیشب خاموش نشد.اگر دیشب شب سال تحویل هم بود،چقدر تلخ تر می شد.اگر نگویم 29 اسفند جنبش سبز در بهارستان تجمع خواهد کرد،در 12و13 فروردین به احتمال زیاد با توجه به نظر رهبران جنبش فعالیت خواهد داشت.
8/سلام شهریار(با اجازه من با اسم کوچک شما را صدا می زنم):این شعر اخیرت هم زیبا بود،هم خیلی تلخ ،شاعر تیمار دار ،باز می خواهم سر فرصت بیشتر به این شعر فکر کنم.
چشم خواب را به ستاره داده ام

تا خود بیدار بمانم

در جست و جوی راز بیدار بوده گی ِ

گنجشکهای سپیده دمان !
من چه کار کنم که اینقدر کار باشم(البته از خودبیگانه هم نشوم)وشاعر که خواب را بیدار کنم..

ناشناس گفت...

سلام مه راز:پول/وقت/توان حرف زدن را ندارم،مث اینکه برخی از تقاضای دیشب من برای دیدن تو راضی نیستند/سلام استاد:هم صبح وهم امشب قصد سلام کردن داشتم که متاسفانه کسانی مزاحم بودند والبته امشب شماتلافی هم کردید./سلام فرید:خوش آمدی،امیدوارم تعصیلان خوبی داشته باشی/سلام جرس:بالاخره با فیلتر شکن تونستم از سایتتون بازدید کنم،یاد کلمه سبز پارسال وکامنتهای ایام عید

ناشناس گفت...

سلام مه راز:ببین من به عهد خودم وفاکردم،نوبت توست من می خواهم بدون ترس از تو ودردام افتادن و...یک بار باهم حرف بزنیم،دو مطلب آخر جهانگرد را خوانده ای(زیبا وعمیق والبته ناکامل بود)ومخصوصا مطلب آخر که از عشق بازی گربه های کوچه گفته بود.من سریال قدیمی قیام سربداران را دیروز تهیه کردم وجواب هم تا به حال گرفتم.من حق غصب شده این خاندان را پس می گیرم،چه طنز/تراژدی در هر عید در حرم رضا در مشهد برپاست،فرزندان وخانواده اش از حق محروم ومدعیان با زاده چنگیزیان دلخوش(این لطیفه برای کل تاریخ بشریت کافیست ،چه برسد زندگی من تنها)،روح اجداد من در هرعید معذب می شود که خصم (جوک:ولی امر مسلمین)ادعای نیابت اورا دارد (این خانواده از ابیتدا نیز اینگونه بوده است).آه که بعد از مرگ هم مظلوم بودی وباید لعین ترین افراد مدعی تو شوند،اما شک نداشته باش که من انتقام می گیرم=انا المنتقم(به کسر ق=آخر یکسری نفهم مضاعف وجود دارند که غلط املایی را می بینند وغلط بزرگتر را فراموش می کنند)،حتما در این مدت در استخر چند نمونه کثیف وبسیار چاق وهراسانشان را دیده اید.

ناشناس گفت...

سلام مه راز:ببین من به عهد خودم وفاکردم،نوبت توست من می خواهم بدون ترس از تو ودردام افتادن و...یک بار باهم حرف بزنیم،دو مطلب آخر جهانگرد را خوانده ای(زیبا وعمیق والبته ناکامل بود)ومخصوصا مطلب آخر که از عشق بازی گربه های کوچه گفته بود.من سریال قدیمی قیام سربداران را دیروز تهیه کردم وجواب هم تا به حال گرفتم.من حق غصب شده این خاندان را پس می گیرم،چه طنز/تراژدی در هر عید در حرم رضا در مشهد برپاست،فرزندان وخانواده اش از حق محروم ومدعیان با زاده چنگیزیان دلخوش(این لطیفه برای کل تاریخ بشریت کافیست ،چه برسد زندگی من تنها)،روح اجداد من در هرعید معذب می شود که خصم (جوک:ولی امر مسلمین)ادعای نیابت اورا دارد (این خانواده از ابیتدا نیز اینگونه بوده است).آه که بعد از مرگ هم مظلوم بودی وباید لعین ترین افراد مدعی تو شوند،اما شک نداشته باش که من انتقام می گیرم=انا المنتقم(به کسر ق=آخر یکسری نفهم مضاعف وجود دارند که غلط املایی را می بینند وغلط بزرگتر را فراموش می کنند)،حتما در این مدت در عسگریه(در استخر یک نمونه خنده دار موجود است) چند نمونه کثیف وبسیار چاق وهراسانشان را دیده اید.

ناشناس گفت...

سلام مه راز:ببین من به عهد خودم وفاکردم،نوبت توست من می خواهم بدون ترس از تو ودردام افتادن و...یک بار باهم حرف بزنیم،دو مطلب آخر جهانگرد را خوانده ای(زیبا وعمیق والبته ناکامل بود)ومخصوصا مطلب آخر که از عشق بازی گربه های کوچه گفته بود.من سریال قدیمی قیام سربداران را دیروز تهیه کردم وجواب هم تا به حال گرفتم.من حق غصب شده این خاندان را پس می گیرم،چه طنز/تراژدی در هر عید در حرم رضا در مشهد برپاست،فرزندان وخانواده اش از حق محروم ومدعیان با زاده چنگیزیان دلخوش(این لطیفه برای کل تاریخ بشریت کافیست ،چه برسد زندگی من تنها)،روح اجداد من در هرعید معذب می شود که خصم (جوک:ولی امر مسلمین)ادعای نیابت اورا دارد (این خانواده از ابیتدا نیز اینگونه بوده است).آه که بعد از مرگ هم مظلوم بودی وباید لعین ترین افراد مدعی تو شوند،اما شک نداشته باش که من انتقام می گیرم=انا المنتقم(به کسر ق=آخر یکسری نفهم مضاعف وجود دارند که غلط املایی را می بینند وغلط بزرگتر را فراموش می کنند)،حتما در این مدت درعسگریه( استخریک نمونه مضحک دارد) چند نمونه کثیف وبسیار چاق وهراسانشان را دیده اید./من با آنکه عید ندارم برای شما آرزوی شادکامی می کنم.

پاییزی گفت...

قُمری‌های بی‌خيال هم فهميده‌اند
فروردين است
اما آشيانه‌ها را باد خواهد برد.
خيالی نيست!


بنفشه‌های کوهی هم فهميده‌اند
فروردين است
اما آفتابِ تنبلِ دامنه را باد خواهد برد.
خيالی نيست!


سنگريزه‌های کناره‌ی رود هم فهميده‌اند
فروردين است
اما سايه‌روشنانِ سَحَری را باد خواهد برد.
خيالی نيست!


همه‌ی اين‌ها درست
اما بهارِ سفرکرده‌ی ما کی برمی‌گردد؟
واقعا خيالی نيست!؟
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
نوروزتان مبارک
[گل][گل][گل]

ناشناس گفت...

سلام(حرفهایم بیشتر از پولم است،خلاصه می گویم)
1/سلام مه راز:سال نومبارک،امیدوارم امسال سال ماشدن من وتو باشد.فقط کافیست چند روز خیال تو(حداقل)غایب باشد تا من بفهمم که چقدر بدون تو بدبخت وناتوان هستم.این چند روزه دوباره مثل اوایل یادآوردن مجدد شده بودم،عصبانی وسردرگم(البته هدف هم مهم بودومن در مورد ساعت سخنرانی فریب خوردم)،ازدیشب که ماشینت(چقدرتمیز شده)را جلوی دردیدم وخودنویس (کنار دنده بودنش چه معنایی دارد؟/من در مورد محل پارک ماشین امروز نمی گویم=بله)خیلی بهتر شدم،عینکم هم پیدا شد،با اینکه رسم عیدی دادن از بزرگتر به کوچکتر است،اما میشه تو که در محبت /انسانیت اصلا با من قابل قیاس نیستی،تمام اشتباهات من را ببخشی ،واونجور که من می خواهم(تنها،حداقل بیرون کوچه)باهم حرف بزنیم ویا حداقل من ببینمت؟
2/چارشنبه سوری/تحویل سال:چارشنبه شب امسال با فردی در ماشین همراه بودم که صدایش شبیه یکی مجری های رادیو بود وبین ما بحثی در گرفت که در کامنت بعدی به آن خواهم پرداخت،فقط اینجا می خواهم عید راخدمت ایشان تبریک بگویم/تحویل سال هم رفتم اوین ،که ماموران اجازه نزدیک شدن رانمی دادند،در برگشت در خیابان مشرف به زندان با چند نفر{(پدر ومادر که فرزندشان از عاشورا زندانی بود،کبوتر هم آورده بود که لحظه تحویل سال آزاد کند)(مادربزرگ،دختر،نوه که برادرش اسیر بود وخودش نیز تازه از زندان آزاد شده بود)(پدر وپسر:پسر شب پیش به مرخصی آمده بود ومی خواست به خانواده ها آمار درون زندان را بدهد=بند 350قصد اعتصاب غذا داشت،عیسی سحر خیز بر اثر ضعف حاصل از نخوردن غذا، زمین خورده ،ولی اتفاق خاصی برایش نیفتاده)}سال نورا باهم تحویل گرفتیم.
3/سلام استاد:بعد از این همه مدت شما یک نشانه گذاشتیدکه من خیلی ممنونم ،اما مدلول ،آن واژه آلمانی(=اول،مقدماتی)را نمی فهمم،ای کاش بیشتر راهنمایی بکنید.
4/سلام شهریار:سال نورا تبریک می گویم،شعر اخیرت ،مثل همیشه زیبا بود،متاسفانه وقت ندارم بیشتر بنویسم.
این جا طبیعت بی جان هستی
هستی را
بر من گشوده می کند
به شعر
و تمثیل هایم از آن
مرا بر من می گشاید .

5/3شین:سال نورا به خانمها شیرین عبادی،شادی صدر،شیوانظرآهاری تبریک می گویم.

ناشناس گفت...

سلام :حرف زیاد دارم متاسفانه کاغذم را جاگذاشتم،این چندروزه دارم کتاب لویناس (خیلی اذیتم کرده تا اینجا)را می خوانم والبته تحلیل من تا به اینجا(این یقینا خیلی عجیب به نظر می رسد)گویی لویناس در بخش هایی می خواسته برای من نظریه پردازی کند والبته در بعضی جاهای دیگر(اگر نخواهیم توجیه کنیم)این نظریه کثیف ترین وغیر اخلاقی ترین مجوز برای قتل عام همگانی است{آزمایش ذهنی:فردی که با فشردن یک دکمه با بمب اتم ساکنان هیروشیما را کشت بسیار اخلاقی تر(بخوانید اقتصادی تر)از حالتی عمل کرده است که اگر همان سکنان را یک به یک وبا نگاه کردن در چهره شان می کشت}/می نویسمت

اگر چه هیچ نخواسته باشی

که از تو به شعر برسم .
حرفهایم یادم است (از تشکر از اوباماگرفته تا بحران یونان وماهی گیران وشابدالعظیم و شاخه های گل در ماشین وپیام رفسنجانی ..)اما فعلا پول ندارم(فردا یا امشب می گویم)تا آن موقع برای استاد راهنمایم:برای من نقطه شروع نه رویکرد طبیعی است ونه زندگی روزمره ونه هست -نامتعین(واضح نبود جناب علیا)،بلکه فریب خوردگی ومظلومیت است والبته شبیه رویکرد فلسفی /اصالت رهاشدن از آن قهرمانی ومبارزه می خواهد والبته با این تفاوت:بیشتر باید با دیگران مبارزه کرد تا با خود.

ناشناس گفت...

خونه نوشتم برای صرفه جویی))سلام
1/سلام مه راز:{از اين كتاب كشف(جعل)دیگری همراه(توسط)لویناس(لولوی ناس)چهل صفحه مانده ٰتا اتمام کتاب:من بدون آنکه کاری کرده باشم همواره آماج انهام بوده ام:من دستخوش آزار هستم.من حتی در خانه خویش تحت تعقیبم،طردشده وبرکنده از جاومکان خویش ،بی بهره از کسی که بر آن سرگذارم واندکی بیاسایم...این وسواس فکری نسبت به دیگری حال وروزفردی است که دیگران اورا ازهمه سومحاصره کرده اندوبه ستوه آورده اند}ببین تو که به درستی مدعی پاسداشت ارزشهای ملی هستی ،شش روز از سال جدید گذشت اما من ندیدن چهره تورا از سال ‍ِپیش به امسال میراث بردم.حق من هست که یکبار چهره تورا به عنوان عیدی ببینم یا نه؟هرگزم نقش تواز لوح دل وجان نرود.
2/سلام استاد:مثل اینکه شما بعضی وقتها دوست ندارید من به شما سلام بکنم؟پریشب من در برگشت جوری که شما حداقل در آینه ببینید،به ماه نگاه می کردم(راه هم می رفتم،به اولین شبی که فریدآمد فکرمی کردم،واینکه شما جهت چشمان من را می بینید یانه )به سر سه راه که رسیدم متوجه شدم دارم به چراغ مهتابی تیر برق کوچه نگاه می کنم ونزدیک بود به دیوار همسایه سابق راننده هم بخورم.سوال:من که در شوق چهره مه راز به ماه می نگریستم،چه شد مهتابی تیر برق جای آنرا گرفت؟

ناشناس گفت...

3/دیپلم آصی (عجله نوشتن این پیام هم همین بند بود):مثل اینکه تقلب ومهندسی کردن انتخابات می رود که در خاورمیانه نهادینه شود=عراق:علاویِ سکولار پیروز انتخابت می شود،اعتراض دیگر گروهها،نزدیک شدن حکیم ونوری برای ائتلاف(تحلیل من:با لاشیسم اولا گرو ههای دیگر به دولت شیعی راضی می شوند،در ثانی با این گاوبندی دولت سکولار اعلاوی اگر هم بخواهد برسرکار بیاید باید از قبل باج دادن را شروع کند و...)درخواست من از جناب علاوی:با قدرت ،حتی به بهای ائتلاف با اهل سنت یک دولت سکولار را بر عراق حاکم کنید،بدبختی برای ملت عراق کافیست.//تشکر از اوباما برای تسهیل تحصیل دانشجویان ایرانی در آمریکاوکمک به برقراری حقوق بشر(از جمله رفع فیلترینگ) در ایران وتبریک برای تصویب بیمه خدمات درمانی در آمریکا./پرچم نروژهمچنان جمع شده است واما من در آخرین بار دیدم که یک زن آخرین فردی است که از این سفارت خارج می شود ،وای کاش روزی اکثر ادارات ما اینچنین شود.
4/شاه عبدالعظیم:رفتم ،در مترو گدایاو ودستفروشان(سوزن نخ کن،دستمال)،در حرم {همین جا تو به کن(توبکن)}،سادات دروغین عصبانی
5/انقلاب انسانی(متاسفانه این بند کمی شتابزده نوشته شد):کسانی که می گویند هنوز زود است و..در هفته اول بعد از انتخابات بیش ازسه میلیون نفر(با توجه به اضافه شدن افراد جدید ونیامدن افرادی در روزهای دیگر می شود تا چهار میلیون نفر هم تخمین زد) ،با یک فراخوان ساده به خیابان آمدند،وچند روزدر خیابان بودند،با خشونت قوای نظامی ،رهبران مردم را دعوت به خویشتن داری کردند و این موج در جنبش اول خود فرونشست ودر مناسبتهای بعدی با توجه به هزینه بیشتر،همچنان در خیابانها شرکت کردند(از روز قدس تا 22 بهمن)،اولا هیچ کدام این افراد از خواسته های خود انصراف نداده اند،برخی می گویند اگر سقف مطالبات فقط نتیجه این انتخابات باشد ترجیح می دهند که سه سال دیگر صبر کنند،تا این دوره تمام شودٰ.یا می گویند دردوره های بعد شرکت نمی کنند و..اماهمه (حتی اکثریت افرادی که به احمدی نِژاد

ناشناس گفت...

رای داده اند)درمورد اصل تغییر باهم مشترکند،خواستار حکومت غیر دینی هستند و...(حتی فردی چون هاشمی رفسنجانی نیز از انحراف انقلاب 57 سخن می گوید:استبداد آنچنان غلیظ شده که حتی اگر مجلس خبرگان بخواهد به وظیفه خود در نظارت بر خامنه ای عمل کند،رئیس آن آزار می بیند)این میلیونها نفر فقط فضا می خواهند/کدام بخش حاکمیت دچار اینچنین حماقتی شده است که با اینکه خود یک انقلاب{ را که در ابتدای شروع خود نه میلیونها نفر که هزاران نفر(منظورم سال 42)را توانست دور هم جمع کند وبا آن استبداد وحمایت بالاخره سرنگون شد =این انقلاب یقینا 15 سال طول نخواهد کشید ،خیلی ساده است،اولا: شرایط امروز برای استبداد مانند سی سال پیش مهیا نیست، ثانیا:این انقلاب در اولین خیز خود چند میلیون نفر را به خیابان کشانده استٰ،ثالثا:اکثر رهبران سالخورده این جنبش خود تجربه یک انقلاب را داشته اندو البته با آنکه به اهداف خود نرسیدند،اما انقلاب کردن را بلدند.}را تجربه کرده است،بحران حاضر را کتمان می کند؟مگر مردم حضور باشکوه میلیونی خود را فراموش می کنند؟/در مورد رهبری کاریزماتیک:اگر منظور رهبری های سابق است من هم با این نوع رهبری مخالفم اما با رهبری کاریزِ(قنات)ما(جنبش سبز)=(چیزِ)من کاملا موافقم=رهبری من براین جنبش غیرقابل کتمان است./برای 12 فروردین می توان کاری کرد یا باید منتظر مناسبتهای بعدی بود؟

ناشناس گفت...

6/درسی از تاریخ:معلم تاریخ دوره دبیرستان ما می گفت که در تمام قرادادهای ننگین دوره قاجار(که من حدس می زنم نفوذ جدی استعمار از آن موقع وسرنگونی حکومت زند شروع شد)پادشاها تا چند ماه می گفتند :ما بردیم
7/آزادی امید منتظری:مگر می شود امید یک ملت را در بند کرد؟من نیز خواستار آزادی ایشان می باشم.
8/سلام استاد:اگربدانید وقتی دارید به آهنگ پرواز عشق گوش می دهید یک دفعه با نوازنده آن(جناب لطفی)،که این روزها صدای تار اورا در تصنیف بهاردلکش استاد شجریان (شماره هفت رادیو فردا=ممنون)نیز همه می شنوند ،روبرشدن چقدر غیر منتظره است باورتان نمی شود(اما استادِ چشمه نوش :چشم من منظور شمارا فهمیدم ،اما هنوز نتوانستم،ای کاش مه راز آنقدر عاشق من بود که چهره به چهره را باگوش جان می شنید=آری به اتفاق جهان می توان گرفت).

ناشناس گفت...

bale va hamishe be donbale neshaneha bash!!!